روزی دکتری جای خویش به مهندسی سپرد و برایش علائم بیماریهای شایع و درمان را بر چند برگ نوشت. مهندس چند روزی از روی برگها طبابت بکرد تا اینکه روزی مردی مسن آمد و گلایه گشود از عدم توان مردانگی. مهندس نوشته های یادگار دکتر را زیر و رو کرد و چون هیچ ندید به علم خویش رجوع کرد و نگاه مهندسی را به طبابت وارد نمود. چنین تشخیص داد و درمان کرد: "تخت گاز رفتی، بیضه سوزوندی! موتورت باید پیاده شه!"روایت
سیاست فضای مجازی در
ایران بی شباهت به این نوع طبابت مهندسی نوشت نیست. ملامت مردمی قدرنشناس و رمیده و فریاد "خود هانتینگتون پنداری" که دیگران را برای هر فعل سیاسی ملامت کند. پراتوری سیاسی که در غیاب احزاب سیاسی و گسترش مشارکت سیاسی طبقه ای جدید، هر روز دامنه وسیع تری میابد و با به کار بردن لعن و نفرین نسل گذشته و برگرفتن واژگانی چون احمق، نادان، ناسپاس و ... برای گذشته ها و دشنام نادان، بی سواد، احمق و ... برای آنانکه امروز متفاوت از کلیشه ها می اندیشند، علم سیاست را به گردابی از نفرت و تضارب آرا را به تقابل الفاظ بدل کرده است. آنانکه نسل پنجاه و هفت را بابت انتخاب مسیر نادرست ملامت می کنند، خود به درد سخت درمان پراتوری مبتلا هستند که بیماری مشترک نسلهای برآمده از ایران شبه مدرن است.آنانکه دیگران را برای رای دادن ملامت می کنند، خود در راهبرد سیاسی بدون حزب چون فرو ریختن بهمن به سوی بی نظمی بیش نیستند.هیچکس را نمی توان ملامت کرد. توسعه پایدار یک فرمول مشخص دارد و آن تناسب احزاب سیاسی با اشتراک سیاسی است. اگر این اتفاق شکل نگیرد، اشتراک سیاسی بدون ساختار سیاسی راهی جز بی ثباتی
سامان'>سامان سیاسی نخواهد گشود و هیچ توسعه گذرایی پایدار نخواهد بودعلم سیاست به ما آموخته است که خطرناک ترین درد وبلاگ اختصاصی دکتر محمود هادی پوردهشال ...
ادامه مطلبما را در سایت وبلاگ اختصاصی دکتر محمود هادی پوردهشال دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mehreganhd بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 21:21